باسمک یا مقیم و یا عظیم
خواب دیدم...
داشت می آمد انگار...
اما...
اما من آماده نبودم...
اما من ساخته نبودم...
نبودم آن گونه که او می خواهد...
نبودم آن گونه که او را یاری دهم...
کابوس بود...
دلهره ای عظیم...
بغضی سنگین...
شرمی عمیق...
باید خود را ساخت... فرصت کم است...
◘delgosha ◘
31 اردیبهشت 94 23:00
"الـلـهـــم عجـــــــــل لولیـــــــک الفـــــــــــرج"